نوحه شب عاشورا
نوحه شب عاشورا
شد شب
عاشورا ،ای زینب غم پرور
سرت سلامت بادا دختر پیغمبر
زینب غم پرور
شب وصال با حق، شب مناجات است
زغصه ها
دل پر خون ،عمة سادات است شب مناجات است
امشب دل زینب پر از ، راز و
نیاز است
سلطان جهان تا به سحر غرق
نماز است
ای روح مناجات – ای قبله حاجات
وفای یارانت را ،
بنازم ای مولا
دگر نمی بیند چون ، زهیر تو دنیا
بنازم ای مولا
حبیب و مسلم گشتند ، فدایی زینب
ز ماجرای حرت رسیده جان بر لب فدایی
زینب
هفتاد دو لاله که براهت شده پرپر
آقا به فدای تار موی علی
اکبر
ای کشته بی سر – ای غریب مادر
رسیده فصل غصه ، موسم
تنهایی
بدم به زینب امشب ، دم مسیحایی موسم
تنهایی
زغصه ات می میرم برادرم بنگر
که بعد تو می ریزم خاک سیه بر سر
برادرم بنگر
هستی تو همه دارو ندارم گل زهرا
آتش زده داغت به دل زینب کبری
جانم شده برلب - ای هستی زینب
نبینه خواهر مولا تو گشته ای تشنه
نشسته بر حلقومت حسین من دشنه تو گشته ای تشنه
نداره زینب طاقت ، ز تو جدا گردد
رأس پر از خون تو به نیزه ها گردد زتو جدا گردد
می ترسم از اینکه بینمت بی پرو بی بال
در دست عدو حنجر تو میان گودال
ای کشته بی سر – ای
غریب مادر
شاعر : کربلایی میلاد یعقوبی
۹۴/۰۷/۲۸